وقتی «آلبرت اینشتین» ١۶ سال داشت، با خود
اندیشید اگر سوار بر امواج نور شود، دنیا را چگونه خواهد دید. از نظر
مکانیک نیوتنی، نور در این حالت ایستا میشود، ولی نظریه الکترومغناطیسی
ماکسول میگفت امواج نور در هیچ شرایطی ساکن نخواهند بود. این تناقض سرچشمه
دو نظریه مهم اینشتین شد؛ یکی نسبیت خاص که در ١٩٠۵ و دیگری نسبیت عام که
در ١٩١۵ میلادی ارائه شدند.
نسبیت
درک ما را از جهانی که در آن زندگی میکنیم، دگرگون کرد و تصویر تازهای
از زمان و فضا نشانمان داد که بسیار عجیب به نظر میرسد. همه اجزای این دو
نظریه با آزمایشهای ذهنی به دست آمده و نشان میدهد یک ذهن سالم، اگر بر
اساس منطق و عقلانیت تفکر کند، میتواند نتایجی به دست آورد که از همه
آزمایشهای تجربی سرافراز بیرون آید.
گرانش
ادامه مطلب ...